سلام اقای مرادی ,خیلی ممنونم از وقت ارزشمندتون […شرح حال/خصوصی/که نمایش داده نمی شود…] 1.درستش کنم 2.بچه ها رو مومن بار بیارم 3.وضع موجود رو تحمل کنم (تازگیها کم طاقت شدم ) 3/1البته لازم به ذکره جلوی من مشروب نمیخوره ولی خودش میگه میخورم 3/2نکته دیگه اینکه اوایل اینجوری نبود البته به گفته خودش وانمود میکرده که مذهبیه تا با من ازدواج کنه ولی کلا رفته رفته خیلی غیر مذهبی شد ببخشید 3 تا درخواست شد
سلام/ تمام تلاش تان را برای شماره2 بگذارید و از 1 منصرف شوید به 3 هم 15 سال است موفق اید حواس تان نیست. باید برای تان نکوداشتی بزرگداشتی چیزی بگیرند تا تازه خودتان متوجه شوید چقدر تحمل بالا و سعه صدر دارید. منظورم این است: خودت را تشویق کن که من روحیه ام به لطف خدا و فضل و کرم خدای مهربان به گونه ای است که به سادگی توانسته ام با این مشکل کنار بیایم. عبارت "تازگی ها کم طاقت شدم" را باید می نوشتید تازگی ها کمتر شُکر می کنم برای همین احساس خستگی می کنید! کار برای خدا خستگی ندارد؛ یعنی قدرت و تحمل شما به لطف خدا بیشتر از مشکلات میشود. که امیرالمومنین فرمودند (به بزرگی مصیبت، خدا صبر نازل می کند) و با شگر هر نعمت و تفضلی بیشتر و بیشتر می شود. اما دلم نمی آید در مورد شماره1 چیزی نگویم: تاکید می کنم الف)اصلاح او را از برنامه هایت خارج کن. ب) به روی خودت نیاور و اصطلاحا تغافل کن ج) از او هر از گاهی تعریف کن. و به او عملا و بدون کلام و به دور از تصریح، فرصت برگشت و اصلاح بده. مثلا او گذشته خود را ظاهرسازی اعلام می کند و تو گذشته او را حقیقتِ شخصیتی او و واقعیتِ خُلقی او معرفی کن و بگو "تو پاکی" و بدون ناز کشیدن و اصطلاحا رو دادن، عملا به او بهانه ای و مجالی برای بازگشت و توبه داده اید. مراقب باشید طوری این مطلب را نگویید که بخواهد علنی فسق و فجور، احتمالی اش را علنی کند. خیلی نرم و به دور از خشم و گلایه ؛ مادرانه او را تشویق به عبادت کنید همین و د) مجدد تاکید می کنم اصلاح او را از برنامه هایت خارج کن
عنوان سوال:

سلام اقای مرادی ,خیلی ممنونم از وقت ارزشمندتون […شرح حال/خصوصی/که نمایش داده نمی شود…] 1.درستش کنم 2.بچه ها رو مومن بار بیارم 3.وضع موجود رو تحمل کنم (تازگیها کم طاقت شدم ) 3/1البته لازم به ذکره جلوی من مشروب نمیخوره ولی خودش میگه میخورم 3/2نکته دیگه اینکه اوایل اینجوری نبود البته به گفته خودش وانمود میکرده که مذهبیه تا با من ازدواج کنه ولی کلا رفته رفته خیلی غیر مذهبی شد ببخشید 3 تا درخواست شد


پاسخ:

سلام/ تمام تلاش تان را برای شماره2 بگذارید و از 1 منصرف شوید به 3 هم 15 سال است موفق اید حواس تان نیست. باید برای تان نکوداشتی بزرگداشتی چیزی بگیرند تا تازه خودتان متوجه شوید چقدر تحمل بالا و سعه صدر دارید. منظورم این است: خودت را تشویق کن که من روحیه ام به لطف خدا و فضل و کرم خدای مهربان به گونه ای است که به سادگی توانسته ام با این مشکل کنار بیایم. عبارت "تازگی ها کم طاقت شدم" را باید می نوشتید تازگی ها کمتر شُکر می کنم برای همین احساس خستگی می کنید! کار برای خدا خستگی ندارد؛ یعنی قدرت و تحمل شما به لطف خدا بیشتر از مشکلات میشود. که امیرالمومنین فرمودند (به بزرگی مصیبت، خدا صبر نازل می کند) و با شگر هر نعمت و تفضلی بیشتر و بیشتر می شود. اما دلم نمی آید در مورد شماره1 چیزی نگویم: تاکید می کنم الف)اصلاح او را از برنامه هایت خارج کن. ب) به روی خودت نیاور و اصطلاحا تغافل کن ج) از او هر از گاهی تعریف کن. و به او عملا و بدون کلام و به دور از تصریح، فرصت برگشت و اصلاح بده. مثلا او گذشته خود را ظاهرسازی اعلام می کند و تو گذشته او را حقیقتِ شخصیتی او و واقعیتِ خُلقی او معرفی کن و بگو "تو پاکی" و بدون ناز کشیدن و اصطلاحا رو دادن، عملا به او بهانه ای و مجالی برای بازگشت و توبه داده اید. مراقب باشید طوری این مطلب را نگویید که بخواهد علنی فسق و فجور، احتمالی اش را علنی کند. خیلی نرم و به دور از خشم و گلایه ؛ مادرانه او را تشویق به عبادت کنید همین و د) مجدد تاکید می کنم اصلاح او را از برنامه هایت خارج کن





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین